سلام به دوست های عزیزم
امروز از مثنوی و غزلیات شمس خبری نیست .. دلم میخواست با یکی حرف بزنم گفتم کی بهتر از شما ...
چند هفته ای هست که مهمان مامان اینا هستم و دوباره شدم دختر خونه ! همسرگرامی برای کار رفتند به دیار غربت و خلاصه زندگی من هم یه جورایی دستخوش تغییر شده ... خب به نظرم تجربه ی جالبیه ... سختی و شیرینی با هم داره ...
دوست دارم خونه ی جدیدی که داریم میسازیم براش پنجره های رنگی بزارم ... همه میگن تاریک میشه خونه ات ! نظر شما چیه ؟؟
سال 90 هم که داره به پایان میرسه و منتظر سال جدید هستیم ... امیدوارم همگی سال خوبی پیش رو داشته باشیم ... اگر واقع بینانه نگاه کنیم مطمئنا بالا و پایین هایی داریم اما امیدوارم خداوند بینشی به ما بده که همه رو راحت از سر بگذرونیم ...
اگه خدا بخواد تصمیم دارم یک سایت برای مثنوی و غزلیات شمس درست کنم و از اینجا یه جورایی جداش کنم .. امیدوارم همت کنم و زودتر انجام بشه ...
شاد باشید همگی
نازنین