مکرّر کردن عاذلان پند را بر آن مهمانِ آن مسجد مهمان کش ( بخش ششم )
سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۱، ۰۴:۴۵ ق.ظ
سلام به دوستان عزیز
در داستان مسجد مهمان کش هستیم و مهمانی که قصد کرده بود در مسجد بخوابد و بدون هراس از مرگ می خواست پرده از این راز بردارد .
دوباره سرزنش کنان ( عاذلان ) شروع به پند دادن مهمان کردند . این افراد خوابیدن مهمان در مسجد را برای خود هم خطری می دانستند و می گفتند اگر بلایی سر تو بیاید میگویند این فرد سالم بود و این ظالمان او را کشتند و گردن مسجد انداختند ! خیلی ها مانند تو در این کار اصرار داشتند (سخت جان ) ولی آخر آبروشان بود که ریخت ( ریش خود برکندن ) . آخر تو چرا می خواهی کار غیر ممکن بکنی ؟! (نتان پیمود کیوان را به گز )
قسمت های قبل مسجد مهمان کش
مکرّر کردن عاذلان پند را بر آن مهمانِ آن مسجد مهمان کش
4082 هین ! مکن جلدی، برو ای بو الکرممسجد و ما را مکن زین متهم که بگوید دشمنی از دشمنیآتشی در ما زند فردا دنی که : " بتاسانید او را ظالمیبر بهانۀ مسجد ، او بُد سالمی تا بهانۀ قتل بر مسجد نهدچون که، بد نام است مسجد، او جهد "تهمتی بر ما منه، ای سخت جان!که نه ایم آمن ز مکر دشمنان هین ! برو، جلدی مکن، سودا مپزکه نتان پیمود کیوان را به گزچون تو بسیاران بلافیده ز بختریش خود بر کنده یک یک، لخت لخت هین ! برو کوتاه کن این قیل و قالخویش و ما را در میفگن در وَبال
۹۱/۰۶/۲۸