برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی

ستایش هیچ

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۳:۴۳ ب.ظ
یکی بود ، یکی نبود. آن یکی که وجود داشت ، چه کسی  بود؟ همان خدا بود وغیر از خدا هیچکس نبود وقتی کسی عاشق است نمی تواند فکر کند . سودای آن دارد که خانمان خویش به باد دهد . هیچ فکری را برای خود نگه نمی دارد . همه را به سوی دلدار می فرستد ، مانند کبوتر ، مانند ستاره ، مانند چشمه سار . هنگامی که کسی عاشق است انگار مست است . مانند آن مردی که دیروز در خیابان بود . گیج از پیمانه جلو می آمد . با صدایی بلند و حرکاتی تند با خود حرف می زد . یکباره شروع به گشتن داخل جیب های پالتوی خود کرد ، مشتی پول بیرون آورد و روی زمین ریخت . سپس راه خود را کشید و رفت ، با احساس تفاخری که از ثروتش به او دست داده بود . رها از خویشتن . آزاد از هفت دولت . بله ، وقتی کسی عاشق است تا حدودی اینگونه می شود . جیب خود را خالی و نامش را گم می کند . با شیفتگی به کشف چنین یقینی می رسد که هیچ نیست . تنها عشق است که به زندگی من معنا می دهد . زندگی را در چشم شگفت انگیز می سازد . عشقی بی تملک ، بی طمع ، عشقی که از شما هیچ نمی خواهد ، مگر حضور داشتن را . عشقی که هنگام عبور چیزی به شما می بخشد  . انتظار ما برای فرا رسیدن عشق ، بهار ، آرامش – همیشه با غافلگیری به سر میرسد ... انتظار هیچ چیز را نداشتن – مگر غیرمنتظره ها ... عشق آنچه را که دوست می دارد تیره نمی سازد . تیره اش نمی سازد چون در پی تصاحبش نیست . لمسش می کند بی آن که به تصاحب خودش در آورد . آزادش می گذارد تا برود و بیاید . نگاهش می کند که دور می شود ، با گام هایی چنان آهسته که مردنش شنیده نمی شود . عشق می آید  ، عشق می رود . همیشه هنگامی که خود می خواهد ، نه آنگاه که ما می خواهیم . برای آمدن خود تمامی آسمان را ، تمامی زمین را ، تمامی زبان را می طلبد . به راستی دیگر نمی نویسم .. آواز می خونم . اما آیا از پرنده میپرسند برای چه آواز می خواند ؟ * **در نا متناهی خطوط موازی همدیگر را قطع می کنند و بدانید که آنجاست که شما عاشق شده اید **   * ستایش هیچ : کریستین بوبن ** یکی بود یکی نبود
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۲/۱۴
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی