شنیدن آن طوطی ، حرکت آن طوطیان... (4)
پنجشنبه, ۱ دی ۱۳۹۰، ۰۷:۴۴ ق.ظ
سلام به دوستان عزیز
شنیدن آن طوطی ، حرکت آن طوطیان ، و مردن آن طوطی در قفص ، و نوحه ی خواجه بر وی (4)
1744 ما چه باشد در لغت ؟اثبات و نفیمن نه اثباتم. منم بی ذات و نفی من کسی در ناکسی دریافتمپس کسی در ناکسی دربافتم جمله شاهان ، بندۀ بندۀ خودندجمله خلقان مردۀ مردۀ خودندجمله شاهان پست، پست خویش راجمله خلقان مست، مست خویش رامی شود صیاد، مرغان را شکارتا کند ناگاه ایشان را شکاربی دلان را دلبران جسته به جانجمله معشوقان شکار عاشقان هر که عاشق دیدی اش ، معشوق دانکو به نسبت هست هم این و هم آن تشنگان گر آب جویند از جهانآب هم جوید به عالم تشنگان چونکه عاشق اوست تو خاموش باشاو چو گوشت میکشد ، تو گوش باش
در شروع این بخش مولانا برا یان که خود را از شور ابیان پیش در آورد به یک بازی با لفظ پرداخته و از "ما" – ضمیر فارسی متکلم جمع – به "ما" – حرف نفی در عربی – روی آورده و از آن نیز دوباره به معانی عارفانه وارد شده است . مولانا میگوید اگر اشاره ای به "ما" کردم اثبات خود نبود . آن را "ما" ی نفی بگیرید زاری ما خود را در راه حق فنا کرده ایم و اگر انسان بخواهد در پیشگاه حق کسی باشد باید خود را فنا کند و "ناکسی" همین فنا کردن خود است . در ابیات بعد مولانا می گوید که : وجود بندگین و زیر دستان به پادشاهی معنا می دهد ، اگر کسی مست و کشته و مرده ی تو نباشد محبوب بودن تحقق پیدا نمی کند . معشوق هم به وجود عاشق می تواند جلوه کند و اگر تشنگی نباشد ارزش آب را کسی نمی داند . پروردگار هم با آفرینش ، پروردگاری خود را هویدا کرده . او هم معشوق است و هم عاشق ، و اگر گوش تو را میکشد ، بگذار بکشد و تو را به عالم غیب و اسرار حقیقت آشنا کند .
۹۰/۱۰/۰۱