برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی

پله پله تا ملاقات خدا

يكشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ۱۲:۵۱ ب.ظ
شصت و هشت ساله بود  و عمری پله پله تا ملاقات خدا رفته بود. امشب او به آخرین پله آسمان می رسد. روز یکشنبه پنجم جمادی الثانی سال 672 ه . / 17 دسامبر 1273 م . هنگامی که روز به پایان رسید ،‌دو آفتاب در افق قونیه فرو نشست . جسم دردمند و سوزان مولانا سرد شد ،‌بی آنکه جسم  ، او را بمیراند ، و امروز پس از هفتصد و پنجاه سال ،‌ او سرشار از زندگی ، مرا و شما را در این گفتارها و دفترها به هم پیوند می دهد و با من و شما در گفتگوست . به روز مرگ چو تابوت من روان باشد /گمان مبر که مرا درد این جهان باشد فرو شدن چو بدیدی برآمدن بنگر/غروب شمس و قمر را چرا زیان باشد کدام دانه فرو رفت در زمین که نرُست؟/چرا به دانه انسانت این گمان باشد کدام دلو فرو رفت و پُر برون نامد/زچاه،یوسف جان را چرا فغان باشد دهان چو بستی از این سوی،آن طرف بگشا/که های و هوی تو در جو لا مکان باشد شعر به صورت کامل
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۹/۲۷
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی