از خداوند ولی التوفیق درخواستن توفیق رعایت ادب
شنبه, ۲ مرداد ۱۳۸۹، ۰۸:۱۸ ب.ظ
با سلام به همراهان همیشگی ....
از خداوند ولی التوفیق درخواستن توفیق رعایت ادب
در همه ی حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بی ادبی
78: از خدا جوئیم توفیق ادببی ادب محروم گشت از لطف رب بی ادب ، تنها نه خود را داشت بدبل که آتش در همه آفاق زدتوجه بنده به خدا و این که بنده بتواند وظیفه ی بندگی و ادب آن را مراعات کند باید با توفیق خداوندی و ایجاد موافقت میان اراده ی بنده و قضای الهی باشد . کسی که ادب بندگی را مراعات نکند از لطف پروردگار محروم میماند و همین لطف پروردگار است که بنده را به طاعت نزدیک و از معصیت دور می کند. مائده از آسمان در می رسیدبی شِری و بَیع و بی گفت و شنیددر میان قوم موسی چند کسبی ادب ،گفتند: کو سیر و عدس؟ منقطع شد خوان و نان از آسمانماند رنج زرع و بیل و داسِ مان مائده : سفره و خوراک شری بیع : خرید و فروش این دو بیت اشاره دارد به داستان سرگردانی قوم موسی ، که مطابق با روایات پس از بیرون آمدن از سرزمین مصر چهل سال در بیابان سرگردان بودند و در این مدت خداوند برای آنها غذای آسمانی که شامل ترنجبین و بلدرچین بود می فرستاد . اما قوم موسی به این مائده آسمانی قانع نشدند و از خدا تره بار و سیر و عدس هم خواستند و خداوند آن نعمت را از آنها باز گرفت . ( سوره بقره آیه 57 تا 61 ) سپس مولانا توجه خود را از قوم موسی به همه ی بندگان ناسپاس گردانیده و گفته است که بر اثر ترک ادب و افزون خواهی ، مائده ی آسمانی را از دست دادیم و ناچار شدیم رنج کشاورزی و به کار بردن بیل و داس را بپذیریم ، یعنی ترک ادب و توجه نسبت به خدا ما را به خدمت زندگی جسمی و حیوانی در آورد . باز عیسی چون شفاعت کرد، حقخوان فرستاد و غنیمت بر طبق باز ، گستاخان ادب بگذاشتندچون گدایان زَله ها برداشتندلابه کرده عیسی ایشان را که : این دائم است و کم نگردد از زمین بد گمانی کردن و حرص آوریکفر باشد پیش خوان مهتری مضمون این چهار بیت مطابق است با آیات 111 تا 115 سوره مائده : خداوند به حواریون عیسی وحی میکند که به خدا و پیامبرش ایمان آورند . حواریون ایمان می آورند اما از عیسی می خواهند که برای آنها از خدا مائذه آسمانی بخواهد تا ذل های آنها آرام گیرد و یقین حاصل کند . خداوند در خواست آنها را می پذیرد اما به شرط آنکه پس از آن هر یک از آنها کافر شود به عذابی سخت دچارش کند . غنیمت : مال و هر گونه منافع دیگر که در جنگ به دست آمده اما در ادب فارسی این کلمه به معنی مال مفت به کار رفته و مولانا هم همین نظر را داشته است . زله : باقی مانده ی غذاست که درویشان از مجلس مهمانی با خود می برند اما در اینجا زله برداشتن نشانه ی آن است که بعضی از یاران عیسی به حق توکل نداشته اند .زآن گدا رویان نادیده ز آزآن در رحمت بر ایشان شد فرازگداروی کسی است که در گدایی بی شرم باشد و اصرار کند و به عبارت دیگر بسیار حریص باشد . نادیده ز آز یعنی کسی که حرص جلوی چشم او را گرفته باشد . فراز شدن در اینجا یعنی بسته شدن و این ترکیب به معنی باز شدن هم به کار می رفته است . ابر برناید پی منع زکاتوز زنا ، افتد وبا اندر جهات بر آمدن ابر و فرو ریختن باران اگرچه باعث افزایش نعمت است اما نباید ما را از کمک به نیازمندان باز دارد و اگر ما از روی افزون خواهی زکات ندهیم باران حق فرو نمی ریزد همچنان که اگر زنا کنیم در همه جا بیماری شایع خوهد شد . هر چه بر تو آید از ظلمات و غمآن ز بی باکی و گستاخی است هم هر که بی باکی کند در راه دوستره زن مردان شد و، نامرد اوست در هر دو بیت بی باکی به معنای بی شرمی و گستاخی است . ظلمات در اینجا تیرگی باطن و افسردگی درون باید معنی کرد و مولانا میخواهد بگوید که رفتار ظاهری ما در احوال درونی موثر است . اگر مرد راه حق هم در برابر ناپختگان نسبت به حق گستاخی کند آنها را گمراه می کند و دیگر مرد راه حق نیست . از ادب پر نور گشته است این فلکوز ادب معصوم و پاک آمد مَلَک مولانا حالت خمیده ی آسمان را نشانه ی ادب و تعظیم او در برابر حق دانسته است و در مصرع بعد می گوید که ادب فرشتگان ان است که در برابر حق نافرمانی نمی کنند . بُد ز گستاخی کسوف آفتابشد عزازیلی ز جرات ، رد بابعزازیل نام دیگر شیطان است که به دلیل نافرمانی مردود درگاه خداست . ابتدا مولانا می گوید که حتی یک مرد راه یافته و مومن که چون آفتاب می درخشد ، اگرگستاخی کند سیه رو خواهد شد . البته در کیهان شناسی قدیم هم می پنداشتند که هر گاه خورشید از مسیر عادی خود دور بیفتد دچار کسوف می شود .
۸۹/۰۵/۰۲