برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی

تا هفته ی آینده ....

سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۸۹، ۰۸:۰۷ ق.ظ
سلام به دوستان عزیزم .. به خاطر مشغله ی زیاد و امتحانی که 2شنبه آینده دارم ، تا هفته ی دیگه نمی تونم وبلاگ رو به روز کنم ... هفته ی آینده با 18 بیت آغازین مثنوی در خدمتتون هستم ... شاد باشید .  این هم یک شعر از حسین پناهی که خیلی دوست دارم : غریب مادربزرگ  گم کرده ام در هیاهوی شهر آن نظر بند سبزی را که در کودکی بسته بودی به بازوی من در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق  خمره دلم  بر ایوان سنگ و سنگ شکست دستم به دست دوست ماند پایم به پای راه رفت من چشم خورده ام  من چشم خورده ام من تکه تکه از دست رفته ام در روز روز زندگانیم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۳/۱۱
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی