برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی
سلام به همه ی دوستان عزیزم این بخش به نظر من یکی از جالب ترین و زیباترین بخش های این داستان هست . در این قسمت مولانا با استفاده از قانون ضد به اثبات خدا می پردازه . مولانا ابتدا با بیان مثال هایی با نور و رنگ به این نکته اشاره میکنه که خداوند مانند نور خورشید که برای دیدن اشیاء لازم هست به درون ما تابیده و رنگ های درون ما را آشکار میکنه و همه چیز جلوه ای از اوست و بعد هم می گوید که هر چیزی با ضدش مشخص می شود مثلا : نور با تاریکی ، خواب با بیداری ، ما هر چیزی را با شناختن ضدش درک  میکنیم اما چون خداوند ضدی ندارد برای ما دیده نمی شود ... بهتره خودتون بخونید .. راستی از این به بعد تغییراتی در وبلاگ من ایجاد میشه که فردا بهتون میگم ... هر روز وبلاگ من به روز میشه ولی داستان های مثنوی هفته ای یکبار پیگیری میشه .. اگر دوست داشتید از به روز شدن وبلاگ مطلع بشین در خبرنامه من عضو بشین .. البته خبرنامه فقط برای داستان های مثنوی یعنی همون هفته ای یکبار است .  هم در بیان مکر خرگوش و تأخیر آن در رفتن (2) جان ز پیدایی و نزدیکیست گمچون شکم پُر آب و، لب خشکی، چو خم؟ کی ببینی سبز و سرخ و فور را ؟تا نبینی پیش از این سه، نور رالیک، چون در رنگ گم شد هوش توشد ز نور آن رنگها، رو پوش توچون که شب آن رنگها مستور بودپس بدیدی: دیدِ رنگ از نور بود جان به طور مطلق ، یا جان ِ جانِ جان  و چنین ترکیب هایی در زبان مولانا تعبیری است از پروردگار و وجود حق چنان آشکار و به ما نزدیک است که بینایی ما قادر به دیدن او نیست تو ای انسان ! سراپایت مظهر وجود حق است اما مانند خم ، که در درونش پر از شراب و لبش خشک است ، تو هم آثار حق را در خود نمی بینی و نمی توانی آن آثار را جلوه دهی . در سه بیت بعد مولانا با دلایل محسوس و قابل ادراک  این مسئله را روشن میکند : رنگ های سرخ و سبز و بور را کسی میبیند که رنگ های دیگر را هم تشخیص دهد ، یعنی دیدن مستلزم ادراک وجه تمایز میان اشیاء است . اگر اختلاف شکل و رنگ و اندازه مطرح نباشد ، دیدن و تشخیص مطرح نیست . مولانا در این بخش هشدار میدهد که اما اگر فقط رنگ را دلیل دیدن بدانی علت اصلی تر آن را نخواهی دید :آنچه بیش تر از رنگ به دیدن کمک میکند وجود نور است . نیست دید رنگ، بی نور برونهمچنین، رنگ خیال اندرون این برون ،از آفتاب و از سها و اندرون ،از عکس انوار علانور ِ نور ِ چشم ،خود نور دل استنور چشم، از نور دلها حاصل است باز ،نور نور دل، نور خداستکو ز نور عقل و حس، پاک و جداست مولانا با مثال رنگ و نور ، سخن را به شناخت خدا می کشاند . اندیشه ها و خیالات درون ما هم رنگ هایی دارد که دیدن آنها نیازمند نور دیگری است و رنگ های بیرونی با نور خورشید چراغ وستارگان و ... دیده می شود و رنگ های درون با تابش نور الهی . پروردگار نور محض است و هر دانش و کمالی که در آفریدگان او باشد ، از نور مطلق خداوندی منبعث است . اما نور محض خداوندی نیازی به ابزارهایی چون عقل و حس ندارد . بینایی و شنوایی ما وابسته به چشم و گوش است و دانش ما با کتاب و معلم و .... در طول زمان به دست می آید ولی علم ازلی و ابدی بی نیاز از هر گونه از این ابزار ها  است . شب نبُد نور و، ندیدی رنگهاپس به ضد نور پیدا شد تو رادیدن نور است ،آنگه دیدِ رنگوین به ضد نور دانی، بی درنگ رنج و غم را حق پی آن آفریدتا بدین ضد، خوشدلی آید پدیدهمانطور که با  تاریکی به وجود نور پی میبریم ، وجود رنج و غم است که موجب درک شادی هاست . پس نهانی ها به ضد پیدا شودچون که حق را نیست ضد، پنهان بودکه نظر بر نور بود ، آنگه به رنگ ضد به ضد پیدا بود چون روم و زنگ پس به ضد نور دانستی تو نور ضد ، ضد را می نماید در صدور نور حق را نیست ضدی در وجودتا به ضد او را توان پیدا نمودلاجرم أبصارنا لا تدرکهوهو یُدرک بین، تو از موسی و که مولانا در این بخش می گوید که هر چیزی با ضدش مشخص می شود و توسط ما درک می شود مانند نور و تاریکی،  خواب و بیداری و ... اما چون خداوند ضدی ندارد پس نمی توانیم آن را درک کنیم . در برابر خدا وجودی نیست تا مانند رومی و زنگی در برابر یکدیگر قرار گیرد و مقایسه شوند . هر چه هست خداست و هر چه جز خداست نیست . بنابراین خدا نیازی ندارد خود را از طریق حواس ظاهر به ما نشان  دهد . چشم ما او را نمیبیند اما او چشم ما را میبیند و از همه چیز آگاه است . ( در اینجا موسی اشاره میکند  به داستان موسی و کوه طور که در دفتر اول بیت 26 است )
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۹/۲۷
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی