برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی
با سلام به دوستان عزیز در قسمت پیش دیدیم که نخجیران به شیر پیشنهاد دادند که تو دیگر به شکار ما نیا و ما خود هر روز تو را سیر می کنیم . در این بخش پاسخ شیر را می خوانیم : ابیات 908 تا 911   جواب گفتن شیر نخجیران را و فایده جهد گفتن گفت: آری، گر وفا بینم، نه مکر مکرها بس دیده ام از زید و بکر گفت قبول می کنم در صورتی که مکر در کار نباشد زیرا من مکرهای زیادی از این و آن دیدم . زید و بکر : این و آن – فلان و بهمان   من هلاک فعل و مکر مردمم من  َگزیدۀ زخم مار و کژدمم مار و کژدم نشانی از مردم فریب کار و حیله گر است  که شیر ادعا می کند زخم های بسیاری از آنها خورده است . فعل : مجازا به معنای همان مکر و حیله است .   مردم نفس از درونم در کمین از همه مردم بتر، در مکر و کین در اینجا شیر به این مطلب اشاره می کند که دچار حیله شدن فقط از افراد نیست بلکه انسان گاهی از نفس خود نیز فریب می خورد .   گوش من لا یلدغ المؤمن شنید قول پیغمبر به جان و دل  ُگزید " لا یلدغ " یکی از احادیث نبوی است : مومن از یک سوراخ دو بار نیش نمی خورد . و شیر به این مطلب اشاره می کند که من دیگر فریب نمی خورم .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۴/۱۳
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی