بیان توکل و ترک جهد گفتن نخجیران به شیر ( بخش اول )
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۸۸، ۰۲:۱۳ ب.ظ
با سلام به همه ی دوستان
فکر می کنم اکثرا با داستان شیر و خرگوش آشنا
باشید . این داستان از داستان های کلیله و دمنه است و قصد داشته با استفاده از این داستان مطالب بسیار مهمی را
مطرح کند . همانطور که می دانید برای مولانا روایت داستان مهم نیست بلکه آن چیزی که
مهم است ، پرداختن به مطالبی است که او می خواهد برای شاگردانش بیان کند .
مطلبی که در ابتدا بیشتر درگیر آن میشویم بحث
توکل و جهد و مقایسه ی این دو با یکدیگر است . شیر نماینده ی افرادی است که رسیدن
به مقصود را با جهد و کوشش و توکل میسر
میداند و نخجیران ( شکاران ) می گویند که باید این امر را با توکل ( مطلقا توکل )
میسر کرد . در این بخش ها صحبت های بسیار جالبی بین این دو رد و بدل می شود و شما
به عنوان خواننده ی این سطور گاهی حق را به شیر میدهید و گاهی به نخجیران . بعد از
خواندن این داستان شما متوجه می شوید که هم توکل و هم جهد هر دو برای رسیدن به
مقصود لازم است . تلاش خود را بکن و توکل به خداوند را نیز فراموش نکن .
چند بخش اول بسیار کوتاه است پس سعی می کنم هر
روز به روز کنم .
ابیات 904 تا 907
بیان توکل و ترک جهد گفتن نخجیران به شیر
طایفۀ نخجیر در وادی خوش
بودشان از شیر، دایم کِش مَکش
بسکه آن شیر از کمین می در ربود
آن چرا، بر جمله ناخوش گشته بود
در یک چراگاه نخجیران ( شکار ) مرتب در حال
کشمکش با شیر بودند و چراگاه به کام آنها تلخ شده بود .
حیله کردند آمدند ایشان به شیر
کز وظیفه، ما تو را داریم سیر
بعد از این در پی صیدی میا
تا نگردد تلخ بر ما این گیا
برای همین به پیش شیر آمدند و گفتند که دیگر
لازم نیست تو به شکار ما بیایی و ما خود ، تو را سیر نگه می داریم . ( هر روز یکی از
نخجیران خود ، پیش شیر میرود تا دیگر همه در این کش مکش درگیر نباشند )
۸۸/۰۴/۰۸