برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی

آتش کردن پادشاه جهود و بت نهادن پهلوی آتش... ( بخش دوم)

پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۰۹:۱۵ ب.ظ
در بخش قبل ، داستان پادشاه جهود دیگری را آغاز کردیم . در این بخش دو بیت مولانا در مورد آن پادشاه جهود سخن می گوید ، سپس به یاد مطلبی در مورد نفس انسان افتاده ، داستان را رها میکند و به بیان دیدگاه خود در این رابطه می پردازد .   آتش کردن  پادشاه جهود و بت نهادن  پهلوی آتش  ،  که : هر که  بت را سجوده کند، از آتش برست   آن جهود سگ ببین چه رای کرد: پهلوی آتش، بتی بر پای کرد کان که این بت را سجود آرد، برَست ور نیارد، در دل آتش نشست در بخش قبل ، داستان پادشاه جهود دیگری را آغاز کردیم . در این بخش دو بیت مولانا در مورد آن پادشاه جهود سخن می گوید ، سپس به یاد مطلبی در مورد نفس انسان افتاده ، داستان را رها میکند و به بیان دیدگاه خود در این رابطه می پردازد .   آتش کردن  پادشاه جهود و بت نهادن  پهلوی آتش  ،  که : هر که  بت را سجوده کند، از آتش برست   آن جهود سگ ببین چه رای کرد: پهلوی آتش، بتی بر پای کرد کان که این بت را سجود آرد، برَست ور نیارد، در دل آتش نشست این پادشاه جهود کنار بتی ، آتشی به پا کرد و گفت اگر کسی به بت سجده کرد او را آزاد می کنم و اگر سجده نکرد او را در آتش می اندازم .   چون سزای این بت نفس، او نداد از بت نفسش، بتی دیگر بزاد دوباره مولانا از بحث داستان خارج می شود. مولانا میگوید : دلیل اینکه این پادشاه این کار را کرد رام نکردن بت درون خودش بود . و این رفتار غیر معقول نشان دهنده ی رام نکردن بت نفس است .   مادر بتها، بت نفس شماست زآنکه آن بت مار و، این بت اژدهاست در این ابیات هم مولانا نفس را منشا تمام بت پرستی ها و گمراهی ها می داند . مادر همه بت ها ( بت پول و بت قدرت و بت شهوت  ... ) نفس انسان است . این بت ها ( صفات بد ) مثل مار معمولی است ، اما نفس مانند اژدهایی است که ، مارهای کوچک ( صفات بد ) را ایجاد می کند .   آهن و سنگ است نفس و، بت شرار آن شرار از آب میگیرد قرار نفس انسان مثل آهنگ و سنگ میماند که وقتی به هم می خورد شرار ( جرقه )  ایجاد میکند . شرار همین  بت های کوچک در زندگی انسان است که انسان را گرفتار میکند . آب برگشتن به جانب خدا است ( هدایت و ارشاد ) . اگر می خواهی آتش وسوسه های نفسانی خاموش شود باید پاک شوی و به سوی خدا باز گردی  . ( توبه )   سنگ و آهن زآب، کی ساکن شود؟ آدمی با این دو، کی ایمن بود؟ در اینجا مولانا به یاد این مسئله می افتد که انسان های زیادی بر نفس زنجیر زده اند و بر او غلبه کرده اند اما دوباره منحرف شدند ( مانند  شیخ صنعان ) . پس می گوید : با آب نمی توان جرقه را کلا  نابود کرد ، هر لحظه ممکن است جرقه ی جدیدی ایجاد شود . انسان تا هست دچار این وسوسه هاست و باید همیشه مراقب باشد .   بت، سیاهآبه است در کوزه نهان نفس، مر آب سیه را، چشمه دان بت ( شهوت ، حرص ، آز و  جاه پرستی ) مانند آب سیاهی در یک کوزه است و نفس سرچشمه ی این آب است . این کوزه را می توان شکست یا خالی کرد اما دوباره از نفس که مانند چشمه است ، پر می شود  .   آن بت منحوت، چون سیل سیاه نفس بتگر، چشمه ای بر آبراه بت تراشیده شده ( منحوت ) یا کوزه و ... مانند سیلی است که در گذر است اما نفس اصل و چشمه ی این سیاهی است .   صد سبو را بشکند، یک پاره سنگ و آب چشمه می زهاند بی درنگ سبو های پر از سیاهابه را می توان با سنگ شکست اما این چشمه مرتب می زاید . ( می زهاند )   بت شکستن سهل باشد، نیک سهل سهل دیدن نفس را، جهل است، جهل شکستن بت ها زیاد سخت نیست اما اشتباه این است که تو غلبه بر نفس را سهل ببینی .   صورت نفس ار بجوئی، ای پسر قصۀ دوزخ بخوان، با هفت در اگر می خواهی نفس را دقیقا ببینی به سراغ قرآن برو . در قرآن ، بیان شده که دوزخ هفت در دارد ، مولانا این سخن را از زاویه ی دیگری می نگرد : این نشان میدهد که نفس پیچ در پیچ است و لایه های گوناگون دارد .   هر نفس مکری و، در هر مکر زآن غرقه صد فرعون، با فرعونیان نفس هر لحظه ای یک جور فریب می دهد و هیچ چیز مانع آن نیست . مثلا فرعون با همه مقام و قدرت و پولی که داشت نتوانست بر نفسش غلبه کند .   در خدای موسی و، موسی گریز آب ایمان را ز فرعونی مریز پناه ببر به موسی و خدای او . ( در نظر مولانا موسی جزو افرادی که در برابر نفس ایستادگی کرد ) و ایمان خود را به با د نده .     دست را اندر احد و احمد بزن ای برادر، واره از بوجهل ِ تن بوجهل عموی پیامبر بود که با او دشمنی میکرد ،  مولانا او را به نفس تشبیه کرده .  از آرزوهای این جهان خود را آسوده کن و به خدا و پیامبر پناه ببر .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۲/۰۳
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی