برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی
مشاهده ی بخش های قبلی از ابتدای داستان این گونه نقل شد که پادشاه جهود بر از بین بردن دین مسیحیت کوشش داشت  و برای این کار وزیر او که مردی بسیار زیرک و حقه باز بود در میان مسیحیان راه پیدا کرد و گونه ای تظاهر کرد که همه فکر کردند او جانشین مسیح است . این قوم  مسیحیان ، 12 گروه بودند که هر گروه برای خود امیری داشت . سپس وزیر برای به آخر رساندن کار خود طومارهایی نوشت که این طومارها هر کدام ضد یکدیگر بودند و به خلوت رفت . هر چه مریدان اصرار کردند بر بیرون آمدن او از خلوت او راضی نشد و گفت که از جانب خداوند چنین دستوری ندارد . در این بخش هر کدام از امیران را در خلوت خود می خواند و یکی از همان طومارها را به او می دهد و از او می خواهد تا جانشین او بعد از مرگ باشد و این قضیه را تا وقتی که او زنده است بازگو نکند ...    ابیات از شماره ی 654 تا 665 ولی عهد ساختن وزیر ، هر یک امیر را ، جدا جدا   وآنگهانی، آن امیران را بخواند یک به یک ،تنها به هر یک حرف راند در ادامه ی ماجرا وزیر هر کدام از امیران را تنها خواند و به هر کدام حرف هایی زد .   گفت هر یک را:" به دین عیسوی نایب حق و خلیفۀ من توی به هر کدام گفت که تو نائب و خلیفه ی بعد از من هستی .   و آن امیران دگر،  اتباع تو کرد عیسی جمله را اشیاع تو و امیران دیگر پیرو تو هستند . اشیاع : جمع شیعه ، به معنای پرو و طرفدار   هر امیری کو کشد گردن، بگیر یا بکش، یا خود همی دارش اسیر هر امیری که خلاف این رفتار کرد و گردن کشی و مخالفت کرد بکش یا اسیر کن .   لیک تا من زنده ام این وا مگو تا نمیرم، این ریاست را مجو تا نمیرم من، تو این پیدا مکن دعوی شاهی و استیلا مکن اما تا من زنده هستم این راز را به کسی نگو و خواهان ریاست و خلافت نباش .   اینک این طومار و احکام مسیح یک به یک بر خوان تو بر امت، فصیح" این طومار را بگیر و بر امت بخوان . طومار ، واژه ی یونانی است به معنای کتاب و دفتر ، در فارسی غالبا به معنی نوشته ای به کار میرفته که در کاغذی دراز نوشته و لوله کرده باشند و در دربارهای قدیم فرمان های مهم را بدین صورت تهیه می کرده اند ، از این نظر طومار به معنی حکم و فرمان به کار رفته است .   هر امیری را چنین گفت او جدا "نیست نایب جز تو، در دین خدا" به هر امیری به صورت جداگانه گفت که در این دین غیر از تو کسی جانشین نیست .   هر یکی را کرد او یک یک عزیز هر چه آن را گفت، این را گفت نیز تک تک آنها را عزیز جلوه داد و هر چه یه یکی گفت برای دیگری هم تکرار کرد .   هر یکی را، او یکی طومار داد هر یکی ضد دگر بود ،  المراد به هر کدام از آنها یک طومار داد که متن طومار ها ضر یکدیگر بود . المراد : باری ، خلاصه   متن آن طومارها بُد مختلف چون حروف آن جمله ، تا یا از الف طومارها گوناگون بود مانند حروف الفبا که هر کدام شکل مجزایی دارند .   حکم این طومار، ضد حکم آن پیش از این کردیم این ضد را بیان احکام بیان شده ضد یکدیگر بود همانطور که در بخش قبلی بیان کردیم .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۱۱/۲۳
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی