ولی عهد ساختن وزیر ، هر یک امیر را ، جدا جدا ( بخش بیستم )
چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۸۷، ۰۹:۰۱ ق.ظ
مشاهده ی بخش های قبلی
از ابتدای داستان این گونه نقل شد که پادشاه
جهود بر از بین بردن دین مسیحیت کوشش داشت
و برای این کار وزیر او که مردی بسیار زیرک و حقه باز بود در میان مسیحیان
راه پیدا کرد و گونه ای تظاهر کرد که همه فکر کردند او جانشین مسیح است . این
قوم مسیحیان ، 12 گروه بودند که هر گروه
برای خود امیری داشت . سپس وزیر برای به آخر رساندن کار خود طومارهایی نوشت که این
طومارها هر کدام ضد یکدیگر بودند و به خلوت رفت . هر چه مریدان اصرار کردند بر
بیرون آمدن او از خلوت او راضی نشد و گفت که از جانب خداوند چنین دستوری ندارد .
در این بخش هر کدام از امیران را در خلوت خود
می خواند و یکی از همان طومارها را به او می دهد و از او می خواهد تا جانشین او
بعد از مرگ باشد و این قضیه را تا وقتی که او زنده است بازگو نکند ...
ابیات از شماره ی 654 تا 665
ولی عهد ساختن وزیر ، هر یک امیر را ، جدا جدا
وآنگهانی، آن امیران را بخواند
یک به یک ،تنها به هر یک حرف راند
در ادامه ی ماجرا وزیر هر کدام از امیران را
تنها خواند و به هر کدام حرف هایی زد .
گفت هر یک را:" به دین عیسوی
نایب حق و خلیفۀ من توی
به هر کدام گفت که تو نائب و خلیفه ی بعد از من
هستی .
و آن امیران دگر، اتباع تو
کرد عیسی جمله را اشیاع تو
و امیران دیگر پیرو تو هستند .
اشیاع : جمع شیعه ، به معنای پرو و طرفدار
هر امیری کو کشد گردن، بگیر
یا بکش، یا خود همی دارش اسیر
هر امیری که خلاف این رفتار کرد و گردن کشی و
مخالفت کرد بکش یا اسیر کن .
لیک تا من زنده ام این وا مگو
تا نمیرم، این ریاست را مجو
تا نمیرم من، تو این پیدا مکن
دعوی شاهی و استیلا مکن
اما تا من زنده هستم این راز را به کسی نگو و
خواهان ریاست و خلافت نباش .
اینک این طومار و احکام مسیح
یک به یک بر خوان تو بر امت، فصیح"
این طومار را بگیر و بر امت بخوان .
طومار ، واژه ی یونانی است به معنای کتاب و
دفتر ، در فارسی غالبا به معنی نوشته ای به کار میرفته که در کاغذی دراز نوشته و
لوله کرده باشند و در دربارهای قدیم فرمان های مهم را بدین صورت تهیه می کرده اند
، از این نظر طومار به معنی حکم و فرمان به کار رفته است .
هر امیری را چنین گفت او جدا
"نیست
نایب جز تو، در دین خدا"
به هر امیری به صورت جداگانه گفت که در این دین
غیر از تو کسی جانشین نیست .
هر یکی را کرد او یک یک عزیز
هر چه آن را گفت، این را گفت نیز
تک تک آنها را عزیز جلوه داد و هر چه یه یکی
گفت برای دیگری هم تکرار کرد .
هر یکی را، او یکی طومار داد
هر یکی ضد دگر بود ، المراد
به هر کدام از آنها یک طومار داد که متن طومار
ها ضر یکدیگر بود .
المراد : باری ، خلاصه
متن آن طومارها بُد مختلف
چون حروف آن جمله ، تا یا از الف
طومارها گوناگون بود مانند حروف الفبا که هر
کدام شکل مجزایی دارند .
حکم این طومار، ضد حکم آن
پیش از این کردیم این ضد را بیان
احکام بیان شده ضد یکدیگر بود همانطور که در بخش قبلی بیان کردیم .
۸۷/۱۱/۲۳