برگ بی برگی

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی تو را چون برگ شد ، جان باقی یافتی و مرگ شد ...

سلوکی در راه حقیقت ....

بایگانی
مشاهده ی بخش های قبلی در ادامه ی به خلوت نشستن وزیر و اصرار مریدان بر بیرون آمدن او از خلوت ... ابیات شماره ی 595 تا 599 جواب گفتن وزیر که : خلوت را نمی شکنم   گفت: " حجتهای خود کوته کنید پند را در جان و در دل، ره کنید وزیر به مریدان گفت : جر و بحث بر سر بیرون آمدن از خلوت را ادامه ندهید و پند مرا از دل و جان بپذیرید .   گر امینم، متهم نبود امین گر بگویم آسمان را من زمین اگر مورد اعتماد شما هستم ، هر چه می گویم درست است و اگر نپذیرید در حقیقت مرا محکوم کرده اید .   گر کمالم، با کمال انکار چیست؟ ور نیم، این زحمت و آزار چیست؟ اگر من  کامل هستم و مرا کامل می دانید پس چرا پندم را نمی پذیرید ؟ اگر کامل نیستم دیگر از من چه می خواهید ؟   من نخواهم شد از این خلوت برون زآن که مشغولم به احوال درون " من از این خلوت بیرون نمی آیم زیرا به ساخت درون خودم مشغولم .   دوستان عزیز اگر مایل هستید خبرنامه ی این وبلاگ برای شما ارسال شده و از به روز شدن مطالب با خبر شوید لطفا در خبرنامه با استفاده از لینک موجود در ستون سمت چپ ،  عضو شوید .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۱۱/۰۶
نازنین جمشیدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی